تأیید نابه جا
سال ۶۱، پادگان ۲۱ حمزه، فخرالدین حجازی آمده بود منطقه برای دیدن دوستان،
طی سخنانی خطاب به بسیجیان روی ارادت و اخلاصی که داشت، گفت:
من بند کفش شما هستم. یکی از برادران، نفهمیدم خواب بود یا عبارت
درست برایش مفهوم نشد، از آن ته مجلس با صدای بلند در تأیید و پشتیبانی
از حرف او تکبیر سر داد. جمعیت هم با اللّه اکبر خودشان بند کفش بودن او را قبول کردند!
نظرات شما عزیزان: